نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: رذایل اخلاقی|اسراف

  1. #1
    !Challenge Everything mahdishata آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    اخر الزمان
    نوشته ها
    7,642
    تشکر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض رذایل اخلاقی|اسراف

    اسراف




    اسراف و تبذیر از گناهانی است كه بر كبیره بودنش تصریح شده است. چنانچه در صحیحه فضل بن شاذان از حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ و همچنین در روایت اعمش از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ ضمن شماره‌ی كبائر، اسراف و تبذیر را ذكر فرموده‌اند و برای دانستن بزرگی این گناه مقداری از آیات و اخبار رسیده یادآوری می‌شود و بعد معنا و اقسام آن ذكر می‌گردد.
    در سوره‌ اعراف می‌فرماید: «بخورید و بیاشامید (از آنچه بر شما حلال شده) ولی از حد نگذرانید به درستی كه خداوند دوست نمی‌دارد تجاوز كنندگان را»[1] یعنی خدا مسرفین را دشمن می‌دارد. و بعضی از مفسرین فرموده‌اند: هر كه را خدا دوست ندارد اهل عذاب است زیرا محبت خدا به معنی رساندن ثواب است.
    و در سوره‌ انعام می‌فرماید: «از میوه هر یك از این میوه‌ها وقتی كه میوه كرد بخورید و حق آن را (كه خدا معین فرموده از زكات و غیره) بدهید روز بریدن و درویدن آن، و از حد نگذرانید. زیرا خداوند دوست نمی‌دارد (و نمی‌پسندد اعمال) اسراف كنندگان را.»[2]
    و در سوره مؤمن می‌فرماید: «این چنین هدایت نمی‌فرماید و عقوبت می‌كند هر اسراف كننده و شك آورنده‌ای را.»[3] و نیز در همین سوره می‌فرماید: «به درستی كه اسراف كنندگان اصحاب آتشند.»[4]
    در سوره طه می‌فرماید: «همچنین جزا می‌دهیم كسی را كه اسراف كند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت سخت‌تر و باقی‌تر است.»[5]
    و در سوره بنی اسرائیل می‌فرماید: «اسراف مكن و مال خودت را پراكنده مساز، به درستی كه اسراف كنندگان برادران شیاطینند (و در دوزخ با ایشان قرین‌اند) و شیطان به پروردگارش (و نعمت‌های بی‌پایان او) سخت (منكر و) كفران كننده است.»[6]
    در تفسیر منهج می‌نویسد: «كفار عرب معظم اموال خود را به ریا و سمعه خرج می‌كردند و جهت یك میهمان شتران متعدد ذبح می‌نمودند تا مردم ایشان را به سخاوت ستایش كنند. حق تعالی ایشان را نكوهش فرموده كه در تضییع اموال مانند دیوانند.»
    حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «جز این نیست كه خداوند اقتصاد (میانه روی) را دوست و اسراف را دشمن می‌دارد حتی دور انداختن تو هسته‌ی خرما را. زیرا آن هم به كار می‌آید (چنانچه در عربستان بذر نخل و خوراك شتر است). و همچنین ریختن تتمه‌ی آبی كه خورده‌ای (زیرا آن هم در پاره‌ای از مواقع به كار می‌آید).[7]
    و نیز می‌فرماید: از خدا بترس و زیاده روی مكن و سخت‌گیری هم منما و همیشه در حد وسط باش. به درستی كه اسراف از تبذیر است و خداوند فرموده است: تبذیر مكن جز این نیست كه هیچگاه خداوند كسی را بر میانه روی عذاب نخواهد فرمود.[8] یعنی عذاب خدا راجع به اسراف و تقتیر (زیاده روی و سخت گیری) است.
    حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «هرگاه خداوند اراده‌ی خیری به بنده‌ای بفرماید، او را ملهم می‌فرماید به میانه روی و حسن اداره‌ی زندگی و او را از اسراف و بدی تدبیر دور می‌فرماید.»[9]
    حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «آیا گمان می‌كنی خدا به كسی كه مال داده به سبب احترام او است، یا به كسی كه نداده به واسطه‌ی پستی او است. نه چنین است بلكه مال، مال خدا است آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار می‌دهد و اذن داده كه به طور میانه روی از آن بخورد و بیاشامد و لباس بپوشد و ازدواج كند و بر مركب سوار شود و زیادتی آن مال را به فقرا برساند و رفع احتیاجشان كند. پس هر كس به این دستور رفتار كند، آنچه را خورده و آشامیده و پوشیده و سوار شده و نكاح نموده تمام بر او حلال است و اگر چنین نكرده تمام بر او حرام است پس آیه شریفه را خواند كه «اسراف نكنید زیرا خداوند اسراف كنندگان را دوست نمی‌دارد» سپس (برای زیادتی توضیح) فرمود: آیا گمان می‌كنی خدا مالی به عنوان امانت به كسی داد پس او اسبی بخرد برای سواری به مبلغ ده هزار درهم در حالی كه می‌توانست اسبی به مبلغ بیست درهم بخرد و كاملاً كفایتش را می‌كرد. و كنیزی را به هزار دینار بخرد در حالی كه می‌توانست كنیزی به بیست دینار بگیرد و او را كافی بود در حالی كه خداوند فرموده اسراف نكنید (پس چنین شخصی به امانت خدا كه مال است خیانت كرده است.)»[10]
    عباسی می‌گوید از حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ در مخارج عائله‌ام طلب اذن نمودم. فرمود: حد وسط بین دو چیزی كه ناپسند است. گفتم فدایت شوم به خدا سوگند كه دو چیز مبغوض را نمی‌شناسم. فرمود «خدا تو را رحمت كند آیا نمی‌دانی كه خدا دشمن می‌دارد زیاده روی و سخت گیری را.» سپس آیه‌ی شریفه را تلاوت فرمود كه «بندگان رحمان آنهایند كه هر گاه مال خود را خرج می‌كنند اسراف نمی‌كنند و تنگ هم نمی‌گیرند (بخل نمی‌ورزند) و انفاق‌شان همیشه بین اسراف و بخل است.»[11]
    از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ مروی است كه: «كسی كه مالش را به سبب اسراف تلف كرد و فقیر شد دعایش مستجاب نمی‌شود و چون بگوید خدایا به من مال ده حق تعالی می‌فرماید آیا تو را به اقتصاد (میانه روی) امر نكردم.»

    معنی اسراف و انواع آن: اسراف به معنای تجاوز از حد و زیاده روی كردن است و آن یا از جهت كمیّت است كه صرف كردن مال است در موردی كه سزاوار نیست «شرعاً یا عقلاً» هر چند به مقدار درهمی باشد. و یا از جهت كیفیت است و آن صرف كردن مال است در موردی كه سزاوار است لیكن بیشتر از آنچه شایسته است. مانند اینكه لباسی به قیمت پانصد تومان بخرد و آن را بپوشد در حالی كه لباسی كه لایق به حال و شأن او است باید معادل صد تومان باشد.
    و بعضی صرف مال را در موردی كه سزاوار نیست تبذیر گفته‌اند و صرف مال را در زیادتر از آنچه سزاوار است اسراف دانسته‌اند.
    حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «لباسی را كه برای حفظ آبرو پوشیدن در انظار خلق تهیه كرده‌ای، آنرا در موقع كار كردن یا جائیكه مناسب پوشیدن آن نیست به پوشی اسرافست.»[12]
    اسراف به حسب اشخاص مختلف است: باید دانست كه اسراف، به اعتبار اشخاص از جهت شأن و شرف و صحت و مرض و جوانی و پیری و از جهت غنا و فقر و زیادی در آمد و كمی آن فرق می‌كند. زیرا ممكن است صرف فلان مقدار از مال برای لباس مثلاً نسبت به شخصی كه دارای فلان مقام و شخصیت در اجتماع است یا دارای فلان در آمد است، اسراف نباشد در حالی كه نسبت به كسی كه چنین نیست اسراف خواهد بود.

    بنابراین بیشتر تكلفات وسائل زندگی و معیشت كه اكثر مردم به آن مبتلا هستند و هیچ ملاحظه شأن و مداخل خود را نمی‌كنند و غالباً مبتلا به قرض و پریشانی هستند اسراف است و سببش این است كه هر كس همیشه به بالاتر از خودش می‌نگرد و می‌خواهد از او كمتر و پائین‌تر نباشد و لذا گرفتار اسراف شده و همیشه در سختی و رنج و ناراحتی و نارضایتی و پریشانی بسر می‌برد. در صورتی كه اگر مطابق دستور شرع به زیر دست نگاه می‌‌كردند كه از آن‌ها در امور دنیا پائین‌ترند، هیچگاه مبتلا به اسراف و ناراحتی‌‌های فراوان نمی‌شدند. پس بیشتر این ورشكستگی‌‌ها، از اسراف سر چشمه می‌گیرد كه اگر به دستور شرع و به حكم فطرت و عقل سلیم خود این گناه كبیره را ترك می‌كردند و در جمیع حالات رعایت اقتصاد و میانه روی نموده، قناعت را پیشه خود می‌كردند خوشبختی دنیا و آخرت را در می‌یافتند.
    و حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «كسی كه در معیشت خود میانه روی كند، من ضمانت می‌كنم كه هرگز تهی‌دست نشود.»[13]
    و در تفسیر آیه شریفه «فلنحیینه حیوه طیبه» یعنی عطا می‌كنیم به او زندگانی خوش را، امام ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «حیات طیبه (زندگی خوش) قناعت است.»[14]
    در كتاب اسلام و مشكلات اقتصادی تألیف سید ابوالاعلی مودودی، پس از اینكه مفاسد كنونی جهانی را تماماً از اسراف و تبذیر سرمایه‌داران می‌داند، می‌نویسد: این ثروتمندان زنا را یكی از لوازم زندگی خود قرار داده و گروهی از زنان را رقاصه‌های زناكار و عده‌ای از مردان را دلال‌های بی‌همه چیز نمودند. آواز و خوانندگی هم یك نوع سرگرمی اینان است و برای همین كار عده‌ای را به عنوان خواننده و رقاص و هنر پیشه و موسیقی‌دان و آهنگ‌ساز، بای خود خریده و به كار وا داشتند. ایشان شوق شدید و دیوانه واری به بازی‌ها و سرگرمی‌های ضد انسانی پیدا كردند و برای همین جهت عده‌ای از دیوانه‌ها، رقاص‌ها، رقاصه‌ها، هنرمندان، هنر پیشگان و نقاشان را میدان دادند.
    و از همین جا بود كه فنون جدید هنرهای نوینی پیدا شد كه هیچ لزومی برای زندگی شرافتمندانه‌ی انسانی نداشت بلكه پیدایش و توسعه‌ی آن بر ضرر انسانیت و اخلاق تمام شد ـ صید و شكار هم یكی دیگر از سرگرمی‌های مهم و در عین حال منبع ثروت اندوزی سرمایه‌داران شد ه و روی همین اصل، عده زیادی از توده‌ی مردم را به عنوان اطرافی و اسكورت به خدمت آوردند كه برای آنان و سرگرمی‌شان به شكار و صید بپردازند و اگر این شهوت سرمایه‌داری گل نكرده بود، آنان نیز صاحب شغل جدی انسانی بودند.
    این ثروتمندان از خدا بی‌خبر،‌گروه قابل توجهی را در راه فراهم ساختن انواع مسكرات از مشروبات الكلی و افیون و حشیش مشغول نمودند. سرمایه‌داران در به كار بردن ثروت‌های مادی، حداكثر سوء استفاده را نموده و آن را در ساختن قصرها و آپارتمان‌ها و كاخ‌های چند طبقه‌ای و ایجاد باغ‌ها و تفریح‌گاه‌ها و كاباره‌ها و تئاترها و عیاش‌خانه‌ها از بین بردند.


    پی نوشتها:

    [1] . كلوا و اشربوا ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین (سوره اعراف، آیه 29).
    [2] . كلوا من ثمره اذا اثمر و اتوا حقه یوم حصاده ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین (سوره انعام، آیه 141).
    [3] . كذلك یضل الله من هو مسرف مرتاب (سوره غافر، آیه 34).
    [4] . و ان المسرفین هم اصحاب النار (سوره غافر، آیه 43).
    [5] . و كذلك نجزی من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه و لعذاب الاخره اشد و ابقی (سوره طه، آیه 126).
    [6] . ولا تبذر تبذیراً ان المبذرین كانوا اخوان الشیاطین و كان الشیطان لربه كفوراً (سوره بنی اسرائیل، آیه 27).
    [7] . ان القصد امر یحبه الله عزّوجلّ و ان السرف یبغضه الله عزّوجلّ حتی طرحك النواه فانها تصلح لشیء و حتی صبك فضل شرابك (مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات ، باب 25، ص 257، ج15).
    [8] . اتق الله ولا تسرف ولا تقتر و كن بین ذلك قواماً ان الاسراف من التبذیر قال الله تعالی ولا تبذر، ان الله لایعذب علی القصد (مستدرك الوسائل، باب النكاح).
    [9] . ان الله اذا اراد بعبد خیراً الهمه الاقتصاد و حسن التدبیر و جنبه سوء التدبیر و الاسراف (دررالكلم - مستدرك الوسائل، باب النكاح).
    [10] . مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 22.
    [11] . مستدرك الوسائل، باب النكاح ،ابواب النفقات، باب 27.
    [12] . انما السرف ان تجعل ثوب صونك و ثوب بذلتك (مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 22).
    [13] . ضمنت لمن اقتصدان لایفتقر (مستدرك الوسائل، باب النكاح ، ابواب النفقات، باب 25، ص259).
    [14] . و سئل عن قوله ـ صلّی الله علیه و آله ـ فلنحیینه حیوه طیبه فقال هی القناعه (سفینه البحار، ج2، ص452).
    Give GOD your skull



    اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست


    امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه

    {محتواي مخفي}


    cpu: core i5 3470 up to 3.60 GHz 6M Cache
    mainboard:ASUS P8H77-V LE
    ram: 1*8 kingstone
    hdd:500 seagate+ 1tra western green+3tra seagate
    power:535 green
    خدا با ماست!

  2. # ADS
    Circuit advertisement
    تاریخ عضویت
    Always
    محل سکونت
    Advertising world
    نوشته ها
    Many

     

    حرز امام جواد

     

  3. #2
    !Challenge Everything mahdishata آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    اخر الزمان
    نوشته ها
    7,642
    تشکر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    -------------->


    .
    آنان در این اسراف كاری ضد اسلامی و انسانی به جایی رسیدند كه ساختمان‌های بزرگ و مجللی درست كردند كه پس از مرگ در آن دفن شوند و مقبره‌های وسیعی ساختند كه بسیار لازم و ضروری بود كه به جای آن كه مقبره شود خانه كسانی گردد كه خانه و كاشانه‌ای برای استراحت و زندگی ندارند ـ اسراف آنها به جایی رسیده كه برای سگ‌های خود اطاق‌های عالی ساخته و بر آن قلاده‌های طلا بسته و مربیانی استخدام نموده‌اند و در این راه ثروت هنگفتی را بیهوده به هدر داده‌اند (در مجله نیواستیتسمن در 9 ژوئن 1962 می‌نویسد: آمریكایی‌ها در هر سال در حدود سه میلیارد دلار كه 24 میلیارد تومان است برای سگ‌ها و توله‌هایشان خرج می‌كنند.) در حالی كه لازم بود این مال را در راه برطرف ساختن نیازمندی‌های هم نوعان بیچاره‌ی خود خرج كنند. و ثروتمندان میل شدیدی به زیورهای گرانبها و لباس‌های فاخر و ظروف طلا و نقره دارند. دیوارهای منازل را با نقاشی‌های گرانبها و عكس‌های پر قیمت و پرده‌های زرباف زینت داده‌اند... «پایان نقل از كتاب اسلام و مشكلات اقتصادی».
    ضمناً این نكته هم یادآوری شود: اینكه می‌گوییم صرف فلان مقدار مال نسبت به فقیر اسراف و نسبت به ثروتمند اسراف نیست، اشتباه نشود كه ثروتمند هر نوع مخارجی در هر راهی كه خواست بكند مانعی ندارد و صرف مال در عیاشی و هوسرانی برای او جایز است و چون دارایی دارد برای او اسراف نیست بلكه حكم او شدیدتر و تكلیفش بیشتر است.
    زیرا زیاده‌روی و صرف مال در مسكن و لباس و فرش و معیشت روزانه و لوازم زندگی، زیادتر از آنچه لازم دارد و سزاوار شأن و لایق به حال او است حرام است.
    و ثانیاً آنچه از مخارج ضروری و لایق به شأنش زیاد بیاورد، حق ندارد آن را ذخیره كند بلكه باید خمس (یك پنجم) آن را به موارد معین برساند و اگر مورد وجوب زكات بوده، زكاتش را خارج كند. اگر در ارحام و خویشانش فقیر و گرفتاری است واجب است به مقداری كه ترك آن قطح رحم می‌شود، به آنها كمك مالی كند. مثلاً اگر رحم فقیرش سرمایه لازم دارد باید سرمایه‌اش بدهد. اگر بدهكار است باید بدهیش را بپردازد. اگر مریض است دارو و وسائل سلامتیش را فراهم كند بلكه واجب است هر مسلمان مضطر و بیچاره‌ای را كه از حالش خبردار می‌شود فریاد رسی كند. و اگر به این تكلیف عمل نكرده از كسانی است كه خداوند درباره‌ی ایشان می‌فرماید: «آنان كه زر و سیم را اندوخته كرده و در راه خدا خرج نمی‌كنند به عذابی دردناك نویدشان ده ـ روزی كه آن را (سیم و زر را) در آتش دوزخ سرخ كرده و پیشانی‌ها و پهلوها و پشت‌هایشان را به آن داغ كند. این همان است كه برای خود ذخیره نموده‌اید اكنون رنج آن گنج را كه خود ذخیره كرده‌اید بچشید.»[1]
    از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در تفسیر این آیه چنین رسیده كه فرمود: «هر كس درهم و دینار ذخیره كند و حق واجبش را نپردازد (در راه بدهكار و ضرر دیده و غیر آنها و در راه خدا انفاق نكند) روز قیامت با آن داغ كرده می‌شود.»[2]
    آیات و اخبار وارده در لزوم انفاق در راه خدا و ثواب‌های بی‌شمار آن و تهدید و وعده‌ی عذاب برای بخل كردن از انفاق و جمع كردن مال، بسیار است كه ذكر آنها خارج از بحث ما است.[3]
    وگرنه «برای نهادن چه سنگ و چه زر» از مال خدا داده كه می‌توانستند در این عالم ذكر جمیل و در آن عالم ثواب‌ها و بهره‌های همیشگی تحصیل كنند. در عوض لعنت در اینجا و حسرت و ندامت و محرومیت بلكه عذابی جاودانی در آنجا برای خود تحصیل می‌كنند.
    به اعتبار زمان هم مختلف است:
    چنان كه نسبت به اشخاص، اسراف فرق می‌كند همچنین به اعتبار زمان هم مختلف است. زیرا ممكن است صرف مقداری از مال برای معیشت نسبت به شخصی اسراف نباشد، در حالی كه اگر سال قحطی و فقر عمومی پیش آید، صرف چنین مقدار برای همین شخص اسراف باشد و بر او واجب می‌شود كه به كمتر از آن معیشت كند و مازاد را به دیگران كه گرفتارند بدهد.
    اسرافی كه همیشه حرام است:
    باید دانست كه سه قسم اسراف است كه در همه و در جمیع حالات حرام و اختصاص به شخص یا زمان یا جایی ندارد.
    اول، ضایع كردن مال و بی‌فایده كردن آن هر چند آن مال كم باشد مانند هسته‌ی خرما را دور انداختن، هنگامی كه قابل استفاده باشد. یا بقیه‌ی ظرف آب را ریختن در جایی كه آب نایاب باشد و به مقدار رفع نیازمندی می‌گردد. چنانچه در ضمن احادیث گذشته ذكر گردید. یا لباسی كه قابل استفاده خود یا دیگری است پاره كردن و یا دور انداختن. یا خوراكی را نگه داشتن و به دیگری ندادن تا اینكه ضایع شود مانند روشن كردن چراغ در روشنایی آفتاب و مانند دادن مال به دست سفیه یا صغیری كه قدر آن را نمی‌داند و آن را تلف می‌كند و نظایر اینها.
    حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ میوه نیم خورده‌ای را دیدند كه از منزل ایشان بیرون انداخته شده بود (مانند اناری كه تمام دانه‌هایش را نخورند و دور اندازند یا خربزه و هنداونه را كه مقداری از مغزش باقیست دور اندازند). پس آن حضرت خشمناك شد و فرمود: این چه كاری است كه كردید اگر شما سیر شدید، بسیاری از مردم هستند كه سیر نشدند پس به آنهایی كه نیازمندند بدهید.[4]
    و نسبت به دور ریختن تتمه طعام خصوصاً خورده‌ی نان (مگر در صحرا برای حیوانات)، روایات تهدید آمیزی رسیده كه ذكر آنها موجب طول كلام است. و مروی است كه در زمان دانیال پغمبر به واسطه‌ی بی‌حرمتی به نان و انداختن آن در زیر دست و پا به نفرین آن حضرت به قحطی مبتلا شدند به قسمی كه به خوردن یكدیگر ناچار شدند.
    در وسائل مروی است كه حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ خواستند به مستراح بروند، خورده نانی افتاده بود. حضرت آن را برداشتند و به غلام خود دادند و فرمودند: آن را نگهدار. پس از برگشتن آن خورده نان را مطالبه فرمود غلام گفت: آن را پاك كردم و خوردم. حضرت فرمود: تو در راه خدا آزادی. گفتند: این غلام كاری نكرده كه مستحق آزادی شود. فرمود: چون از نعمت نان احترام كرد و آن را خورد، بهشت بر او واجب شد. پس دوست نداشتم غلام من باشد كسی كه خدا او را بهشتی فرموده. و مثل همین روایت ازحضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ نقل شده است.[5]
    از همین قبیل است پوشیدن لباس فاخری كه برای حفظ آبرو است در جایی كه در معرض كثیف شدن و ضایع گردیدن است. چنانچه در حدیث گذشته از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ ذكر گردید.
    دوم، صرف كردن مال است در آنچه به بدن ضرر برساند،‌از خوردنی و آشامیدنی و غیر آنها. مانند خوردن چیزی پس از سیری هرگاه مضر باشد. چنانچه صرف مال در آنچه كه برای بدن نافع و صلاح آن است اسراف نیست.
    در كافی مروی است كه شخصی از اصحاب امام صادق ـ علیه السّلام ـ از آن حضرت پرسید: كه در راه مكه گاه هست كه می‌خواهیم احرام ببندیم و نوره بكشیم. و سبوس آرد همراه نداریم كه پس از نوره بر بدن بمالیم. به عوض سبوس، بدن را با آرد پاكیزه می‌كنیم و از این كار این قدر متأثر می‌شوم كه خدا بهتر می‌داند. حضرت فرمود: آیا از ترس اسراف ناراحت می‌شوی؟ گفت: آری. فرمود: در چیزی كه سبب اصلاح بدن باشد اسراف نیست. بسیار شده كه می‌گویم آرد بیخته را با روغن زیت ممزوج می‌كنند و بر بردن می‌مالم. جز این نیست كه اسراف در چیزی است كه باعث تلف مال شود و به بدن ضرر رساند. گفتم: اقتار كه ضد اسراف است كدام است؟ فرمود: آن كه نان و نمك بخوری در حالی كه توانایی بر خوردن چیزی دیگری داشته باشی. گفتم: میانه روی كدام است؟ فرمود: آنكه نان و گوشت وشیر و سركه و روغن بخوری گاهی از این و گاهی از آن.[6]
    سوم، صرف كردن مال در مصرف‌هایی كه شرعاً حرام است مانند خریدن شراب و آلات قمار و اجرت فاحشه و خواننده و رشوه دادن به حكام و صرف نمودن مال در چیزی كه ظلمی در بر دارد، یا ستمی به مسلمانی می‌زند و نظیر اینها. و در چنین مواردی از دو جهت مخالفت امر خدا و معصیت است: یكی گناه بودن اصل عمل و دیگر اسراف بودن صرف مال در آنها.
    در تفسیر عیاشی از عبدالرحمن بن حجاج روایت كرده كه از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ معنی آیه «لاتبذر تبذیرا» را پرسید. فرمود: كسی كه در غیر طاعت خدا خرج می‌كند مبذر است و كسی كه در راه خدا صرف می‌كند میانه‌رو است.
    آیا در خیر اسراف می‌آید: ظاهر بعضی از آیات شریفه و روایاتی كه در مدح ایثار رسیده، آن است كه انفاق مال در راه خدا در هر حالی هر چند صاحب مال خودش سخت به آن نیازمند باشد و به هر مقداری كه باشد هر چند تمام دارایی‌اش را بدهد، اسراف نیست بلكه مطلوب و مستحب است. مانند آیه‌ی شریفه «ایثار می‌كنند انصار، مهاجران را بر نفس‌های خویش (یعنی اموال و منازل را از خود باز می‌گیرند و به ایشان می‌دهند) هر چند خودشان فقیر و محتاج به آن اموالند. و هر كس نفس خود را از بخل نگاه دارد پس ایشان گروه رستگارانند.»[7]
    ایثار آن است كه شخص به چیزی نیازمند است در عین حال، نیازمندی دیگری را به آن چیز می‌بیند، از خود می‌دهد.
    شخصی از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ پرسید كدام صدقه افضل است؟ فرمود: «مردی كه تهی دست باشد و به مشقت تصدق كند. آیا نشنیده‌ای آیه شریفه «و ایثار می‌كنند بر خودشان هر چند به آن نیازمندند»؟[8]
    پیغمبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می‌فرماید: «خیری در اسراف نیست و اسرافی در خیر و راه خدا نیست.»[9]


    پی نوشتها:
    [1] . والذین یكنزون الذهب و الفضه ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتكوی بها جباههم و جنوبهم و ظهور هم هذا ما كنزتم لانفسكم فذوقوا ما كنتم تكنزون (سوره برائت، آیه 33).
    [2] . قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ ما من ذی كنز لایؤدی حقه الاجیء به یوم القیمه تكوی به جبینه و جبهته و قیل له هذا كنزك الذی بخلت به (تفسیر المیزان، ج9، ص60).
    [3] . قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ كل ما یؤذی زكوته فلیس بكنزو ان كان تحت سبع ارضین و كل ما لایؤدی زكوته فهو كنزوان كان فوق الارض (تفسیر برهان،‌ج2، ص121).
    و قال ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ما من عبدله مال لایؤدی زكوته الا جمع یوم القیمه صفائح یحمی علیها فی نار جهنم فتكوی به جبهته و جنباه و ظهره حتی یقضی الله بین عباده فی یوم كان مقداره خمسین الف سنه مما تعدون ثم یری سبیله اما الی الجنه و اما الی النار (مجمع البیان، ج5، ص26).
    [4] . عن الصادق ـ علیه السّلام ـ انه نظر الی فاكهه قدرمت من داره لم یستقص اكلها فغضب فقال ما هذا ان كنتم شبعتم فان كثیراً من الناس لم یشبعوا فاطعموه من یحتاج الیه. (مستدرك الوسائل، كتاب الاطعمه و الاشربه، باب 61، ص94).
    [5] . عن الحسین بن علی ـ علیهما السّلام ـ انه دخل المستراح فوجد لقمه ملقاه فدفعها الی غلام له و قال یا غلام اذكرنی بهذه اللقمه اذا خرجت فاكلها الغلام فلما خرج الحسین بن علی قال یا غلام اللقمه قال اكلتها یا مولای قال انت حرلوجه الله فقال رجل اعتقته قال نعم سمعت رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ یقول من وجد لقمه ملقاه فمسح او غسل منهائم اكلها لم تستقر فی جوفه الا اعتقه الله من النار و لم اكن لاستعبد رجلاً اعتقه الله من النار.(وسائل الشیعه، كتاب الطهاره، باب 39).
    [6] . مستدرك الوسائل، باب النكاح، ابواب النفقات، باب 26.
    [7] . و یؤثرون علی انفسهم و لو كان بهم خصاصه و من یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون (سوره حشر، آیه 9).
    [8] . ای الصدقه افضل فقال ـ علیه السّلام ـ جهد المقل (كافی، ج4، ص18، باب الایثار).
    [9] . لاخیر فی السرف ولا سرف فی الخیر (سفینه البحار، ج1، ص616).
    Give GOD your skull



    اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست


    امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه

    {محتواي مخفي}


    cpu: core i5 3470 up to 3.60 GHz 6M Cache
    mainboard:ASUS P8H77-V LE
    ram: 1*8 kingstone
    hdd:500 seagate+ 1tra western green+3tra seagate
    power:535 green
    خدا با ماست!

  4. #3
    !Challenge Everything mahdishata آواتار ها
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    اخر الزمان
    نوشته ها
    7,642
    تشکر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 ارسال

    پیش فرض

    باید همه جا میانه‌روی كرد:

    در مقابل این آیات و روایات، آیات و اخباری است كه امر به اقتصاد و میانه‌روی در انفاق می‌كند مانند این آیه‌ی شریفه «در عطا كردن امساك بسیار مكن مانند كسی كه دستش به گردنش بسته شده باشد. و هر چه داری به مردم مده مثل كسی كه دست خود را می‌گشاید كه هیچ در دستش نماند (تا به سبب امساك زیاد نزد عقلا سزاوار ملامت گردی و به سبب بخشش زیاد مغموم و متحیر بمانی) پس بنشینی ملامت و حسرت زده.»[1]
    و در سوره فرقان می‌فرماید: «بندگان خدا كسانی هستند كه هرگاه انفاق كنند زیاده روی نمی‌كنند و امساك و بخل هم نمی‌ورزند بلكه به میانه‌روی انفاق می‌كنند.»[2]
    حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «جز این نیست كه شخص مالش را در راه حق انفاق می‌كند در حالی كه اسراف كننده است.»[3]

    جمیع بین دو دسته آیات و اخبار:

    برای جمع این دو دسته از آیات و اخبار و رفع تعارض بین آنها، علما وجوهی ذكر كرده‌اند: از طبرسی در شرح كافی نقل شده كه ممكن است گفته شود: ادله‌ی حسن ایثار،‌راجع به زمان فقر عمومی است مانند صدر اسلام. و ادله‌ی اقتصاد راجع به زمان توسعه است. یا اینكه به اعتبار اختلاف حالات گیرنده است. یعنی بعضی از افراد گیرنده به واسطه دارا بودن بعضی مقامات و حالات سزاوار ایثارند و بعضی دیگر سزاوار اقتصاد با آنها است و همچنین نسبت به انفاق كنندگان. یعنی كسانی كه دارای مقام یقین و درجه‌ی كامل ایمان و صاحب نفس مطمئن‌اند، سزاوار حال ایشان ایثار است و كسانی كه این طور نیستند و پس از ایثار ممكن است دچار اضطراب و پریشانی شوند، سزاوار حالشان اقتصاد كردن است. چنانچه حال عموم مؤمنین غیر از صدیقین چنین است و آیه «ولا تجعل یدك...» هر چند خطاب به پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است لیكن مراد تعلیم به مؤمنین است.[4]
    و از شهید اول چنین نقل شده كه، ادله حسن ایثار، راجع به ایثار بر خود است یعنی چیزی كه شخصاً به آن نیاز دارد به مستحق بدهد. و ادله‌ی اقتصاد راجع به كسی است كه عیالمند است و نباید دیگری را بر عیالش ترجیح دهد. یعنی چیزی كه مورد نیاز عیال است، به مستحق دیگری ندهد. خلاصه ایثار بر نفس مستحب است نه بر عیال و نیز فرموده: مكروه است شخص تمام دارایی‌اش را صدقه دهد مگر اینكه اطمینان ببرد باری خودش داشته باشد و نیز عیالمند نباشد.[5]

    در خیر اسراف نیست:

    قول مشهور این است که در خیر اسراف نیست. یعنی اگر كسی برای خدا نه هوای نفس در موردی كه دانسته شود رضای خداوند در انفاق است هر چه بدهد اسراف نیست هر چند تمام دارایی‌اش را بدهد و آیات و روایاتی كه دلالت بر حرمت اسراف و لزوم اقتصاد دارد به آن معارضه ندارد.
    چون بسط كلام در جواب از این ادله خارج از وضع این نوشتار است. لذا به طول اجمال اشاره می‌شود كه:
    خلاصه این روایات، ارشاد به مورد اهم است برای انفاق نه نهی از انفاق كلی و از آنچه در معنای آیه گفته شد جواب از روایت ابن ابی عمیر ظاهر می‌شود. اما جواب از صحیحه بزنطی محتمل است كه در آن موردی كه امام ـ علیه السّلام ـ نهی انفاق بیشتر را می‌فرماید، در آن مورد استحقاق بیش از این انفاق نبوده است. و در روایت فقیه ممكن است اشاره به اشخاصی باشد كه انفاق مستحب می‌كنند در حالی كه ترك انفاق واجب كرده‌اند. و جواب روایت مسعده ظاهرش این است كه امام ـ علیه السّلام ـ در جواب ادعا و ایراد صوفیه به آن حضرت نسبت به وجوب ایثار، بیاناتی برای عدم وجوب ایثار فرموده و اینكه انفاق به عیال و ارحام از موارد انفاق فی سبیل الله است و جمله‌ی «لو كان نهی الله منه رحمه منه للمؤمنین» كه در روایت مذكوره است شاهد است آیاتی كه امر به اقتصاد و نهی از زیاده روی در انفاق فرموده تماماً نهی ترحمی و اشفاقیست.
    چگونه می‌توان گفت ایثار مذموم است در حالی كه عمل رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ و ائمه ـ علیهم السّلام ـ چنین بود و آیاتی كه درباره‌ی ایثار اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ مانند سوره هل اتی و آیه‌ی ایثار و آیه‌ی نجوی و غیره[6] رسیده بزرگترین شاهد این مطلب است و روایات وارده در حالات ائمه بسیار است. مانند اینكه حضرت مجتبی ـ علیه السّلام ـ سه مرتبه تمام دارایی خود را با فقرا بالمناصفه تقسیم فرمود و انفاق‌های حضرت سید الشهداء ـ علیه السّلام ـ و سایر ائمه مشهور است. از آن جمله حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ روز عرفه‌ای در خراسان تمام دارایی خود را انفاق فرمود. فضل بن سهل گفت: آقا این چه ضرر و غرامتی است كه متحمل شده‌اید؟ فرمود: بلكه این غنیمت بود كه بهره‌ی من شد.
    و در روز نوروزی كه به خواهش مأمون، آن حضرت جلوس فرموده بود و اموال و هدایای بسیاری نزد آن حضرت جمع شده بود، همه را به یك نفر مداح كه اشعاری در مدح اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ سروده بود مرحمت فرمود.
    از حضرت امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ مروی است كه فرمود: «اگر دنیا و آنچه در آن است لقمه شده و آن را به عالم با ایمانی دهم، ترسناكم از اینكه در ادای حق او كوتاهی كرده باشم و اگر نادانی فاسقی را از تمام دنیا چیزی به او ندهم جز جرعه‌ی آبی كه در حال تشنگی به او دهم، می‌ترسم از اینكه اسراف كرده باشم.»[7]
    و خلاصه دو حدیث شریف آن است كه اگر تمام دنیا را به مؤمن دانای با اخلاصی دهند هیچ اسرافی نیست چون با مورد است و اگر به كافری بس جرعه‌ای آبی داده شده خوف اسراف است چون احساس به او بی‌مورد است.
    و از بسیاری از بزرگان علما ایثارها نقل گردیده و بعضی هم به آثار عظیمه‌ی دنیوی آن نیز رسیده‌اند كه مجال بیان آنه در این مختصر نیست.
    و بالجمله حسن انفاق در راه خدا هر چه و به هر اندازه باشد بدیهی است و در آن اسراف نیست مگر در صورتی كه مستلزم ترك انفاق واجب باشد یا مورد اهمی در بین باشد یا اینكه مورد انفاق استحقاق آن مقدار را نداشته باشد. چنانچه مفصلاً در صفحات قبل ذكر شد.

    اسراف در عقاید و اعمال:


    آنچه ذكر شد راجع به اسراف در مال بود و چون اسراف در لغت به معنی تجاوز از حد و زیاده روی است، بنابراین در امور اعتقادی و همچنین در تمام افعال و اعمال انسانی متصور است.
    اسراف در عقیده آن است كه درباره‌ی خود یا دیگری چیزی را كه دروغ و سزاوار نیست، معتقد شود. مانند اعتقاد فرعون به ربوبیت خودش كه گفت: «برای شما غیر از خودم خدایی نمی‌شناسم.»[8] و پروردگار عالم او را از مسرفین خواند. چنانچه می‌فرماید: «فرعون در زمین علو كرد و به درستی كه از اسراف كنندگان است.»[9]
    یا اینكه آنچه را كه سزاوار تصدیق و اعتقاد آن است باور نكنند مانند اعتقاد به خدا و نبوت پیغمبران و امامت ائمه و معاد و غیره. چنانچه در قرآن مجید می‌فرماید: «و این چنین جزا می‌دهیم كسی كه از حد بگذراند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد. و عذاب آخرت سخت‌تر و باقی‌تر است.»[10]
    اسراف در افعال آن است كه آنچه را كه سزاوار نباشد به جای آورد. یا آنچه سزاوار است بكند ترك نماید. چنانچه قوم لوط را كه مرتكب عمل زشت و شنیع لواط می‌شدند مسرف خوانده و می‌فرماید: «جز این نیست كه شما از روی شهوت نزد مردان می‌روید و زنان را ترك می‌كنید بلكه شما گروه اسراف كنندگانید»[11] زیرا بذر را در غیر محل زرع قرار می‌دهید.
    بلكه هر گناه فعلی یا قولی كه از انسان سر زند اسراف است و هر گناهكاری مسرف است. چنانچه در سوره زمر می‌فرماید: «بگو ای بندگان من كه اسراف كرده‌اند به انجام گناهان زیاد بر ضرر نفس‌های خودشان (یعنی افراط نمودند و از حد معصیت را گذرانده‌اند) از رحمت خدا نومید نشوید»[12] یعنی رو به خدا آورند تا خدا ‌آنها را رحمت فرموده بیامرزد.
    سزاوار است كه مؤمنین در امور مباح هم سعی كنند كه اسرافی از آنها سر نزند مانند اسراف در خواب و بیداری و حرف زدن و خوردن چنانچه در حدیث است خدا دشمن می‌دارد هر پرخور پرخوابی را.
    و به طور كلی هر كاری كه به آن اشتغال دارند، سعی كنند از حد تجاوز نكند و برای دانستن شرح و تفصیل این مطلب به كتاب معراج السعاده و حلیه المتقین و سراج الشیعه و غیره ، از كتاب‌هایی كه در باب آداب زندگی و معاشرت از نظر شرع مقدس رسیده مراجعه نمایند.


    پی نوشتها:
    [1] . ولا تجعل یدك مقلوله الی عنقك ولا تبسطها كل البسط فتقعد ملوماً محسوراً (سوره اسراء ، آیه 31).
    [2] . والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا (سوره فرقان ، آیه 67).
    [3] . ان الرجل لینفق ماله فی حق و انه لمسرف ( من لا یحضره الفقیه،‌ج2، ص25).
    [4] . دار السلام مرحوم نوری، ج2، ص149.
    [5] . همان، ج2، ص149.
    [6] . الذین ینفقون اموالهم فی اللیل و النهار سراً و علانیه (سوره بقره، آیه 274).
    [7] . لو جعلت الدنیا و ما فیها لقمه و اعطیتها عالماً مؤمناً لخفت ان اكنون مقصراً فی حقه و لو منعت الدنیا و ما فیها كلها من جاهل فاسق الاجرعه ماء اعطیته فی حال عطشه لخفت الاسراف (تفسیر علی بن ابراهیم قمی).
    [8] . ما علمت لكم من اله غیری (سوره قصص، آیه 38).
    [9] . و ان فرعون لعال فی الارض و انه لمن المسرفین (سوره یونس، آیه 83).
    [10] . و كذلك نجزی من اسرف و لم یؤمن بآیات ربه و لعذاب الاخره اشد و ابقی (سوره طه، آیه 127).
    [11] . انكم لتأتون الرجال شهوه من دون النساء بل انتم قوم مسرفون (سوره اعراف، آیه 81).
    [12] . قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم (سوره زمر، آیه 53).

    اندیشه قم
    Give GOD your skull



    اگر کوهها از جای کنده شود، تو جای خویش بدار! دندانها را بر هم فشار و کاسه سرت را به خدا عاریت بسپار! پای در زمین کوب و چشم بر کرانه سپاه نِه و بیم بر خود راه مده! و بدان که پیروزی از سوی خداست


    امیر المومنین علی علیه السلام خطاب به محمد حنفیه

    {محتواي مخفي}


    cpu: core i5 3470 up to 3.60 GHz 6M Cache
    mainboard:ASUS P8H77-V LE
    ram: 1*8 kingstone
    hdd:500 seagate+ 1tra western green+3tra seagate
    power:535 green
    خدا با ماست!

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. رذایل اخلاقی| آرزوهاي طولاني
    توسط mahdishata در انجمن شیطان شناسی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-10-2011, 14:34

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
کانال سپاه